۱۳۸۹/۰۷/۲۸

بتن رو عشق است

از بچگی عاشق خاکبازی بودم. از اونجایی که همیشه خدا، توی خونه بنایی داشتیم تا چشم بقیه رو دور میدیدم میرفتمو یه مشت گچ میریختم توی کاسه آب منتظر میشدم که سفت بشه بعدشم میرفتم درزهای لای آجرها رو پر میکردم که به حساب خودم راه فرار سوسکها و مارمولک ها رو ببندم ......   
شاید خنده دار باشه اما به نظر خودم این آغاز علاقه مندی من به  رشته عمران بود.
در مقطع دانشگاه همیشه دنبال این بودم که یجورایی تیم بتن رو راه بندازم و توی زمینه زمینه بتن فعالیت کنم.
یه سری تجربیات آزمایشگاهی و سرساختمونی هم در مورد بتن بدست آوردم که فکر میکنم بدک نباشه.
توی این قسمت هر از گاهی که برسم تجربیات و کلا مطالب مربوط به بتن و تکنولوژی بتن رو قرار میدم. امیدوارم مفید واقع بشه.

ادامه دارد......

۲ نظر:

  1. ام بشین حال نرایم.
    از کی یه مشت سنگ و سیمان شدن بهترین دوست تو.
    ولی تجربیاتی در زمینه سوسک و مارمولک داری که بد نیست اون رو با بچه ها در میون بزاری:دی.

    پاسخحذف

نظرت رو در اينجا بنويس